همه چیز از یک تصویر و چند جمله آغاز میشود، اما وقتی مخاطب حس کند که منتشرکننده جانبدارانه رفتار کرده، دیگر حتی تصاویر هم نمیتوانند اعتماد ازدسترفته را بازگردانند. مصاحبهها یکی از مهمترین ابزارهای بازگرداندن این اعتماد هستند، بهشرطی که درست اجرا شوند.
در مصاحبهها، مصاحبهشونده معمولاً بیشتر صحبت میکند، چون او منبع اصلی اطلاعات است. اما این فقط نیمی از راه است؛ نیمی دیگر ایجاد فضای امن برای مصاحبهشونده، حذف کلیشهها، و بازکردن گرههای ذهنیاش با سوالات دقیق و بهجا است.
گاهی باید خلاف جریان آب شنا کرد و مصاحبهشونده را به چالش کشید، و گاهی هم باید با جریان پیش رفت تا آرامآرام به اطلاعات دست یافت. اما هیچکدام از این مسیرها بدون انتخاب درست سوژه، شناخت دقیق از او، و طراحی یک گفتوگوی تدریجی و هوشمندانه به نتیجه نمیرسد.
مصاحبه زمانی به اثربخشی میرسد که هم پرسشها سنجیده باشند و هم پاسخدهنده مناسب باشد؛ کسی که نهتنها دانش، بلکه فن بیان و قدرت انتقال تجربه را هم داشته باشد. یک مصاحبه خوب، بیشتر از آنکه به سوالات وابسته باشد، به انتخاب سوژهی درست متکی است.
بدون دیدگاه